کد خبر: 12042
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۲
محمدی2

پیام خانواده - یکی از بزرگ ترین معضلات این روزها در بین اعضای خانواده و در روابط بین فردی عدم گوش دادن یا شنونده فعال نبودن است.

به گزارش پیام خانواده؛ مرضیه محمدی روانشناس و پژوهشگر حوزه خانواده طی یادداشتی نوشت: با توجه به جایگاه مهارت بین اعضای خانواده و اهمیت آموزش و آگاهی از مهارت های پرکاربرد در جهت بهبود روابط اعضای خانواده مهارت گوش دادن یکی از مهم ترین و پرکاربردترین مهارت فردی است.

مهارت گوش کردن

یکی از بزرگ ترین معضلات این روزها در بین اعضای خانواده و در روابط بین فردی عدم گوش دادن یا شنونده فعال نبودن است. ابتدا باید بدانیم در خانواده چه عواملی باعث می شود اعضای خانوداه شنونده فعال نباشن؟ یکی از مشکلات اصلی در خانواده ها این است که گوشهایشان برای هم انسداد دارد و حرف همدیگه را گوش نمیکنند. حالا منظور از این انسداد شنیداری چیست؟

2 منبع انسداد شنیداری

  1. فرد از ابتدا اصلاً شنونده خوبی نبوده است
  2. فرد از یک جایی احساس، سپس فکر و سپس رفتارش تغییر کرده و با خودش تصمیم گرفته که در این زمینه با همسرش، فرزندش، اعضای خانواده؛ پدر و مادرش و ... همراهی نکند.

برای درک بهتر موضوع بهتر است بدانیم عوامل انسداد شنیداری چه فاکتورهایی هستن؟ در واقع می خواهیم بدانیم چه عواملی باعث میشود که ما حرف همدیگر را گوش نکنیم؟

انسدادهای شنیداری Listening Blockings

1. ذهن خوانی Mind Reading

فرد از قبل قضاوت میکنه، مثلاً این که اون توقعش بالاست، چون از قبل قضاوت میکند پس سیستم دفاعی اش فعال است، درک نکردنش فعال است، گوش نکردنش هم فعال است.

۲. قضاوت کردن Judging

قضاوت معمولاً آخر کلام است، پس وقتی من اول کلام قضاوت میکنم از اول آخر گفتگو را بالا آورده ام بنابراین دلیلی برای گوش کردن وجود ندارد.

3. مرور کردن Rehearsing

ما معمولاً مرور میکنیم، مرور گذشته، مرور آنچه در ذهنمان است، مرور ویژگی های فرد. وقتی فرد شروع به صحبت میکند ممکن است باعث مرور ذهنی فرد مقابل شود و بقیه صحبتهایش را نشنود. مدل دیگر اینطوری است که فرد در ذهنش مرور میکند که چجوری جواب طرف مقابل را بدهد یعنی دفاعهایش را بچیند.

فرد به خودش میگوید که شروع شد دوباره .... (موقعیتهایی که فرد یک اشتباهی کرده است، تاریخچۀ اشتباهات فرد را جلو میاورد)

4. فیلتر کردن Filtering

ما یک قسمتهایی از صحبتهای فرد را میشنویم و قسمتهایی را نمیشنوم یا این که صحبتها را تحریف میکنیم که تو منظورت این بود.

5. رویای روزانه Day Dream

فرد دارد صحبت میکند و طرف مقابل در رویاهای خودش دارد میچرخد. یعنی رویا پردازی باعث میشود که حواسش پرت شود. این رویا پردازی ممکن است از عوامل بیرونی شروع شود (بیشتر آقایان، نگاهشان را میبینیم که دارن به چیز دیگری نگاه میکنند) یا از عوامل درونی (بیشتر خانمها، یعنی یاد چیزی میافتند و از مسیر گفتگو خارج میشوند). وقتی Eye Contact از بین میرود احتمال Day Dream خیلی زیاد است.

6. پند و اندرز دادن Advising

علت این که نصیحت فرد مقابل را مقاوم میکند این است که اختیار فرد را از او میگیرد، پشت آن قضاوت وجود دارد و فرد اینگونه برداشت میکند که تو میخوای بگی که من نمیفهمم و نصیحت هوش و عقل فرد را زیر سوال میبرد. تقریباً از 12 سالگی که تفکر انتزاعی شکل میگیرد معمولاً افراد از نصیحت کردن خوششان نمیاید.

جایی که شما میتوانید عدالت خدا را لمس کنید جایی است که همه آدمها خودشان را آدمها عاقلی میدانند، حتی به یک عقب مانده ذهنی هم بگویید که تو عقل نداری میگوید که عقل دارم. چون این عقل طبیعی در آدمها وجود دارد نصیحت عقل طبیعی را Block میکند.

با همسر فقط میتوانیم همسر باشیم نمیتوانیم دوست باشیم یا معلم شاگرد پس جایی برای قضاوت و پند واندرز نداریم.

﴿قانون روانشناسی

با یک انسان یک باند ارتباطی میتوانیم داشته باشیم نه چند باند ارتباطی

7. لج درآوردن/ سر به سر گذاشتن Sparring

چون از طرف مقابل لجم درآمده میخواهم سر به سرش بذارم، یه چیزی میگه یه چیزی جوابش رو میدم که افراد معمولاً قصد خرد کردن اعصاب همدیگر را دارند.

8. رو مخ بودن/ بیراهه رفتن Derailing

اینگونه که فرد اصرار دارد که یک چیزی را به ما بگوید. مثلاً شما دوست ندارید راجع به این موضوع حرف زده بشه یا به یک کلمه ای حساس هستید و طرف مقابل مرتب آن را میگوید. بیراهه رفتن یعنی من از یک راهی وارد میشوم که فرد نمیتواند با من ارتباط برقرار کند و انسداد ایجاد میشود، یعنی حرف

بی جا و عصبانی کننده است. فرق بیراهه رفتن با لج درآوردن این است که در لج درآوردن خیلی مستقیم است، در بیراهه رفتن فرد روی یک موضعی اصرار دارد و میخواهد طرف مقابل را متقاعد کند.

بیراهه رفتن یعنی وقتی کسی دارد یک توضیحی میدهد اصطلاح این که زده به صحرای کربلا، یا تو خاکی رفته، یعنی من یک چیزی گفتم و اون یه چیز دیگه توضیح داده، یعنی میره تو یه فضای دیگه و مسیر تغییر میکنه، لج درآوردن وقتی هست که مثلاً وقتی شما چیزی رو توضیح میدی طرف مقابل با این که فهمیده میگه نفهمیدم، یعنی خودش رو به اون راه میزنه که نفهمیدم، ولی خیلی جاها شبیه هم هستند.

انسدادهای شنیداری با هم همپوشی دارند.

9. حق به جانب بودن/ قربانی بودن

این که فرد خود را حق به جانب یا قربانی ببیند. وقتی حقی از فرد زایل میشود یا سابقه ای دارد که فرد یک ظلمی کرده چون فکر میکند که حق به جانب است دیگر نمیشنود.

10. تسلیم شدن Placating

فرد در گفتگو دچار پذیرندگی افرطی باشد که طرف مقابل هر چه گفت، این فرد بگوید بله تو درست میگی، مثل این که تو خوبی هر چی بگی من قبول میکنم، آره تو درست میگی که در مورد 8 (لج درآوردن) میرود که میخواهد لج طرف مقابل را در بیاورد، که در طرف مقابل اضطراب ایجاد میکند که یعنی هر چی من بگم درسته؟ اینها رو گوش میکنه یا نه؟

در ادامه به مهارت های بیشتری اشاره خواهم کرد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =